دیکشنری
داستان آبیدیک
جانشین دیگری کردن
english
1
general
::
subrogate
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
جانبازان
جانبازی
جانبدار
جانبداری
جانبداری از یکی از اصحاب دعوی
جانبداری کردن
جانبی
جاندار
جانداری که به دست انسان به نقطه ای برای زیستن منتقل شده باشد
جانشین
جانشین اعلامی
جانشین برخاست
جانشین چربی
جانشین خود کردن
جانشین در حقوق
جانشین دیگری کردن
جانشین ساختن
جانشین سازی
جانشین شدن
جانشین ضابط عدلیه
جانشین قانونی
جانشین مبدا
جانشین مدیرعامل
جانشین مقصد
جانشین هنرپیشه شدن
جانشین کردن
جانشین کره کاکائو
جانشین کنسول
جانشینی
جانشینی از نظر مسئولیت یا حق مالکیت
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید